گفتگو با یاسر بختیاری(یاس)
cat
 
 
 
از اينكه به سايت ما امده ايد تشكر ميكنيم و اميدوارم كه لحظات خوشي را با ما سپري كنيد.

گفتگو با یاسر بختیاری(یاس)

نويسنده: A.P.Z....Girl | ساعت: 16:16

خوب باش و بد بودن را یادم نده....

زمانی که جوان های هم سن و سال یاسر بختیاری مشغول ادامه تحصیل و یا به فکر خوش گذرانی بودن,او به خاطر از دست دادن پدر و بدهی های فراوان مجبور شد از پنج صبح تا پاسی از شب به کار مشغول بود تا بتواند بدهی های آن مرحوم را پاس کرده و از سوی دیگر نیز خرج خانواده اش را بدهد.فشار کار بر روی او آنقدر زیاد بود که یادآوری آن روز ها نیز او را خسته می کرد.تنها کور سوی امید یاسر موسیقی بود.موسیقی که آن زمان کم و بیش نا متعارف بود.او جذب موسیقی رپ شد.وی ساعت های متمادی پس از کار به همراه دوستش مشغول خواندن بود تا بتواد از فشار زندگی بکاهد.همین کور سوی امید سرانجام به آنجا رسید که یاسر بختیاری ملقب به ((یاس)) امروز تبدیل به محبوب ترین رپر ایرانی شده که یکی از کارهایش به صورت مجاز در بازار موسیقی ایران عرضه شده است.به خاطر شهرت و محبوبیت فراوان و نکات خواندنی که در زندگی او وجود دارد,تصمیم گرفتیم تا با وی همکلام شویم.

می خواهم گفتگو را با نقل قولی آغاز کنم.حامد بهداد در جایی اظهار داشته که ((یاس و آثارش قابل ستایش است))خودتان چه نظری دارید؟
آشنایی من و حامد بهداد به صحنه فیلمبرداری یکی از فیلم هایی برمی گردد که دوستم من را به خود به آنجا برد و این دیدار سبب آشنایی ما شد.با این که طول مدت این دوستی به ظاهر زیاد نیست اما به لحاظ این که ایشان آثار من را شنیدند و با آنها ارتباط برقرار کرده بودند,چنین لطفی به من داشته اند.خاطرم است یک بار برای ساخت چند اثر مشترک با هم صحبت کردیم اما فعلا به لحاظ شرایط و فضای موسیقی غیر مجاز,رخ دادن این اتفاق امکان پذیر نیست,این را هم اضافه کنم که من نیز آثار حامد را شنیده ام و معتقدم در سبک خاصی کار می کند و به همین خاطر به او احترام می گذارم.
سبک خوانندگی شاید به ظاهر ساده باشد اما با دقت در باطن آن درمیابیم شاخصه های خاص خود را دارد.بی شک برای شما نیز باید پس زمینه ای در این انتخاب وجود داشته باشد
پدر من فرد روشنفکری بود,کسی که بر خلاف اکثر والدین به من اجازه می داد موسیقی گوش بدهم و برای این هنر احترام خاصی قائل بود.من نیز از 12 سالگی با موسیقی رپ عجین شدم چون از آن انرژی مثبت زیادی گرفتم.پدرم نیز تمایل داشت این سبک جدید را به من بیشتر معرفی کند پس شخصا به عنوان سوغات در سفرهایی که به خارج از کشور می رفت این آلبوم ها را برایم هدیه می آورد.البته در آن زمان معنی ابیات را متوجه نمی شدم و تنها این ریتم بود که برایم جذابیت داشت اما در همان زمان هم احساس می کردم فریادهایی که در این نوع سبک می شنوم,عادی نیستند و بیانگر عقده و خشونت و حس غریبی ست که جامعه ای با آن مواجه است.در نهایت تصمیم به درک معنی این اشعار گرفتم پس آلبوم ها را به مترجمی دادم و از او خواستم متن ترانه هارا برایم بنویسد و ترجمه کند.وقتی آنهارا مطالعه کردم متوجه این حقیقت شدم که این موسیقی از درد ها و اندوه نهفته در جامعه ی بشری به صورت اعتراض و گلایه حرف می زند و فرقی نمی کند به چه زبانی اجرا شود.
 فکر می کنید اگر این سی دی ها نبود الان خواننده ی پاپ می شدید؟
همین حالا هم توانایی پاپ خواندن را دارم و به این موسیقی به طور ویژه علاقمندم اما رپ شاخصه های خاصی دارد.در این سبک تمام توجه شنونده متمرکز صدای خواننده است پس موظف هستید برای محتوا بیش از هر چیز دیگری اهمیت قائل شوید و به همین دلیل این نوع سبک را بیشتر می پسندم
به طور خاص وقتی موسیقی گوش می دهید,چه سبکی را برای شنیدن انتخاب می کنید؟
معمولا آهنگ هایی که می خوانم را قبل از انتشار و میکس,بار ها و بارها گوش می دهم تا مشکلی نداشته باشد و این معمولا وقتم را می گیرد اما در کل آثار آقای شجریان یا موسیقی بی کلام می شنوم.شب ها نیز موسیقی ریلکسیشن گوش می دهم چون مشغول پاسخ دادن به ایمیل ها می شوم و بررسی درخواست و نظرات مردمی احتیاج به توجه دارد
از پدرتان به عنوان حامی و مشوق خود نام بردید.همانطور که در یکی از ترانه هایتان اشاره کردید گویا بعد از فوت ایشان مشکلات زندگی شما را در بر گرفت.درست است؟
پدرم فروشگاه لوازم ماشین داشت و غالبا در سفر بود.بعد از او جنس مشکلات تغییر کرد.18 سالم بود که باور کردم تکیه گاهم را از دست داده ام.چیزی نگذشت که چهره آدم ها تغییر کرد و واقعی شد!دانشگاه قبول شده بودم اما آن را دنبال نکردم چون باید کار می کردم تا بتوانم در آمدی برای گذران زندگی خانواده ام داشته باشیم.در یک شرکت بازرگانی مشغول به کار شدم و همزمان هم موسیقی را دنبال می کردم.پس از اتمام ساعت کاری در شرکت,به عنوان راننده تاکسی کار می کردم و هر شب حدود ساعت 11 به خانه می رسیدم.6 سال به همین سختی کار کردم.آنقدر سخت که گاهی از استقامتم در آن روزها حیرت زده می مانم.خیلی ها به من می گفتند اگر جای تو با این همه مشکل مواجه می شدیم دوام نمی آوردیم و زندگی خودمان را نیز تباه می کردیم.درست است,من جوانی نکردم اما آینده را نیز فدای گذشته ام نکردم.دیگر دوست ندارم به دوران سخت و ناامیدانه و رنج آور گذشته برگردم.در آن لحظات عذاب آور سخت روزی تصمیم گرفتم با دست خالی دنیای تاریک شده ام را به هم بریزم و این کار را هم کردم و زمان گذشت و شرایط بهتر شد و سختی ها باعث شد هدفمند فکر کنم.در رابطه با موسیقی نیز چنین منطقی دارم.
اشاره کردید که با توجه به تمام سختی ها موسیقی را رها نکردید
بله!اولین قطعه ای که اجرا کردم ترانه((چراغونی بود))مربوط به زلزله بم.همواره سعی داشتم حتی در موسیقی که(تنها به علت نبودن در چارچوبی که با سلیقه شخصی تعیین کرده اند نامش را غیر مجاز گذاشته اند)حریمی داشته باشم و معتقدم که فرهنگ ایران بر پایه حجب و حیا بنیان گذاری شده است به همین خاطر تفکرم این بوده است که آثاری را ارائه دهم که اعضای یک خانواده بتوانند با قوانین و قواعد فرهنگی خود در کنار یکدیگر آن ها را بدون محدودیت بشنوند.تلاشم این بوده اس به واسطه اشعاری که اجرا می کنم بتوانم آدم هارا منقلب کنم.
 از این که دانشگاه را رها کردید پشیمان نیستید؟
این اشتباه است که دنیا و جامعه و زندگی شهروندی را محدود به مکانی چون دانشگاه و در قالب چند کتاب می دانیم.به نظر من ما باید هر روز خود یک کتاب جدید باشیم.بزرگتر که شدم دانستم به جای اینکه مدرکی بگیرم و آن را کنار بگذارم,با مطالعه و عمق دادن به تفکر ونگاهم به زندگی می توانم انسان منحصر به فرد و بهتری باشم
آیا شما در زمره خوانندگان غیر مجاز محسوب می شوید؟
این یک تصور اشتباه است که بگوییم هر کس اثری غیر مجاز ارائه داد,آن اثر نامطلوب است.اثر غیر مجاز نیز می تواند مثبت باشد.متاسفانه سیاستی که درباره ی هنر در ایران اجرا می شود در مواردی بوی بیگانگی می دهد.سریال((افسانه جومونگ))به واسطه تبلیغات درست در ایران مطرح شد اما قدر و ارزشش برای گره ای ها به جای ماند و شاید خودشان هم باورشان نمی شد با چنین استقبالی در ایران مواجه شود اما من به عنوان یک خواننده ایرانی در مدت یکسالی که در آمریکا برای اجرای آثارم حضور داشتم ,در 13 دانشگاه به روی صحنه رفتم و با وجود اینکه قلبم برای مردمم می تپد و تنها به دردها و رنج ها و مشکلات ایشان در زندگی اشاره می کنم.در کشور خودم اجازه اجرای برنامه زنده ندارم.اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم ترانه های با مجوز و به اصطلاح مجاز هم دارم.
کنسرت زیر زمینی هم دارید؟
اصولا اهل خلاف و هنجار شکنی نیستم و کار غیر قانونی هم نمی کنم دوست دارم هر کاری که انجام می دهم و عمومیت دارد,رسمی باشد.راستش من به کسانی که چنین برنامه هایی می گذارند,اعتماد ندارم چون اگر روش آنها قانونی بود,دیگر نامش کنسرت زیرزمینی نبود.من تا به حال هر کنسرتی که گذاشته ام در خارج از کشور از جمله آمریکا,لندن,قطر و دبی بوده است اما دوست دارم روزی در کشور خودمان رنامه ای را روی صحنه ببرم.من می توانم به طریقی کار کنم که مجوز بگیرم اما مشکل اینجاست که محدودمان می کنند و در موسیقی رپ یعنی کشتن واژه هایی که تصویری از حقیقت هستند.
موسیقی رپی که در دنیا منتشر می شود با موسیقی که در داخل ایران بدان پرداخته می شود متفاوت است.نظر شما درباره ی این چیست؟
بسیاری این موسیقی را برمی گزینند چون تصور می کنند نیاز به تفکر و تامل در متن آن وجود ندارد.موسیقی آن ساده و خالی از تلفیق و کنار هم قرار دادن ساز های مختلف است و برای خواندن نیز آموزش و یادگیری تکنیک های آواز لازم نیست.در حالی که چنین نیست.در این سبک موسیقی,نوع بیان و تصویر سازی ترانه توسط نحوه گفتار خواننده بسیار مهم است.بسیاری از کسانی که تمایل بر ارائه اثر در این سبک دارند از ریشه آن بی خبر هستند که این نوع موزیک برای بیان درد ها و معضلات اجتماعی ساخته شد تا هنرمند به عنوان نماینده ای از قشر مردمی درباره ی مشکلات آنها صحبت کند.در ایران این سبک آنقدر شاخه به شاخه شده است که هر کس به خود اجازه می دهد آنچه دوست دارد را اجرا کند بی آنکه به اصل و ریشه این موسیقی توجه داشته باشد.
شما که این همه به ارائه آثاری با امضا و مشخصه خودتان تعهد دارید, آیا هرگز از ارائه قطعاتی پشیمان نیستید؟
تقریبا در چهار قطعه چنین احساسی داشتم.گویا از ابتدا حس درونی ام به من می گفت این آهنگ ها شناساگر و معرف شخصیت من نیستند و معترفم تنها دلیل اجرا کردنش مسائل مالی بود.درست است هدفم را فدای مادیات نکردم اما از احساسم در قطعاتی خرج کردم که از اعماق قلبم آن چیزی که می خواستم نبودند.
قرار بود در یک فیلم سینمایی نیز اجرایی داشته باشید.نتیجه این پیشنهاد چه شد؟
فعلا مشخص نیست.راستش مشکل اینجاست که سبک رپ مورد پسند بسیاری از مسوولین نیست با اینکه این نوع موسیقی می تواند فرهنگ ساز بوده و بر مخاطب تاثیر گذار باشد.گاهی اوقات در سریال ها هم از موسیقی رپ استفاده می شود.به طور مثال رضا عطاران چنین کاری را انجام داده است و تنها به این دلیل به او مجوز دادند که می دانستند رپر نیست اما ما به همین علت از لحاظ بسیاری مردود هستیم چون اجازه نداریم در کشور خودمان آثارمان را در قالب مجاز ارائه دهیم و از آن سو شبکه های ماهواره ای ما را معرفی می کنند که چندان خوشایند خودمان هم نیست.
هر زمان نام ((یاس)) به میان می آید همه تصور می کنند در مورد یک خانم صحبت شده است.چرا چنین نامی برای خود انتخاب کردید؟
نام من یاسر است و نام یاس را از نام اصلی ام گرفتم و این تلفیق را دوست دارم.
شخصا معتقد هستید یاس با کدام کار شناخته شد؟
قطعه ((CD رو بشکن)) برای من یک سکوی پرتاب محسوب می شد با این که پیش از آن حدود 20 ترانه خوانده بودم.این اثر تم حس خاصی داشت و در زمانی به علاقه مندان ارائه شد که گویا حقیقت هایی بود!به هر حال حس کردم دیوارهای اخلاقی جامعه دارد ترک می خورد و همه ما باید واکنش نشان می دادیم.من هم به سهم کوچک خود سعی کردم کاری انجام دهم.معمولا قطعاتی را می نویسم و صبر می کنم تا فضا برای ارائه آنها مساعد شود تا بر مخاطب تاثیر کافی را بگذارد.البته در بین آثاری که آرائه داده ام شخصا قطعه ((هویت من)) را بیشتر می پسندم
در واقع این بازتاب همان فرهنگ سازی است که از آن نام بردید.
دقیقا!زمانی تصمیم داشتم قطعه ای برای کسانی بخوانم که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کنند.مدت زیادی گذشت.پس از خواندن مصاحبه ای از شادروان غزال چگینی در نشریه چلچراغ که سه بار با این بیماری درگیر شده بود,با ایشان آشنا شدم و از طریق ایمیل با هم مرتبط بودیم و در این زمینه نیز کمک زیادی به من کرد اما هنوز حسم با این مسئله درگیر نشده بود تا این که با علی ترابی که او هم بیمار بود آشنا شدم.علی کودک بود اما چهره,چشمان و نگاهش پر از شوق رسیدن به فردا بود.وقتی از آینه می گفت عجیب تحت تاثیر قرار گرفتم و او باعث شد احساسی که به دنبال آن بودم را پیدا کنم.تمام ترانه هایی که از من می شنوید سروده های خودم هستند و بر این عقیده ام که یک رپر باید حس خودش را بنویسد و بخواند تا این ارتباط با مخاطب بیشتر شود.
حرف پایانی؟
من ادامه می دم.تو این قصه بیدارم...

نظرات شما عزیزان:

مهدیس
ساعت23:19---14 مرداد 1391
سلاااااااااااام...وای اذین کجایی خجالت نمیکشی دیگه نه سرمیزنی نه اپ میکنی میدونی اخرین باری که اومدی وبم کی بود خیلی بدی اجیه بد الان کجاعیبت زده بی خبرجان من اگه کامنتودیدی جواب بده که میخوام بگیرم بکشمت بچه بد...">پاسخ:سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آجییی..............هه هه گفتم که نتم قطع شده................دســـــــــــــــــــــــــت شما درد نکنههههههههه

مهدیس 
ساعت17:15---19 تير 1391

چرانصف کامنتموبرداشتی اجیه بد

جونگمیندلتم بخوادداداچم به این ماهی

من خودم یاسومیدوسم...ولی داداشه من یه چیزدیگست

پاسخ:آره تا اومدم جواب بدم دیدم نصفش پرید............ نههههههههههههههههههه یاس یه چیز دیگست.................



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





 
 
مکث تمپ | قالب هاي رايگان وبلاگ | قالب هاي بلاگفا | قالب هاي ميهن بلاگ | قالب هاي پرشين بلاگ | قالب هاي بلاگ اسکاي | قالب هاي ديتالايف | پوسته هاي وردپرس | ام گرافيك | M Graphic